Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایمنا»
2024-04-29@15:08:59 GMT

اگر ماسک نزده بودم...

تاریخ انتشار: ۱۸ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۷۰۱۵۴۳

اگر ماسک نزده بودم...

خاطره‌ای که می‌خوانید، روایتی از سید احمد محدث حسینی رزمنده دوران دفاع مقدس است که این روزها روحیه بخش دانش‌آموزان و نوجوانان دهه هشتادی و دهه نودی است.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، درست یادم نیست که شب چندم عملیات کربلای ۵ بود؛ اما جاده مرزی و هلالی‌ها آزاد شده بود و نبرد در کنج مرزی و جزیره بوارین ادامه داشت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در سنگر بتنی که بعثی‌ها مستقیماً در جاده خرمشهر به شلمچه احداث کرده بود، در حالت نشسته چرت می‌زدم؛ این سنگر محکم‌‎ترین سنگر در خط عراق بود که موقع آزادسازی خط، سنگرهای اطراف آن تخریب شده بود و آن‌جا حالت میدان به خود گرفته بود، از سوی بچه‌های اطلاعات لشکر ۵ نصر به آن‌جا می‌گفتند میدان امام رضا (ع) و این نام ماندگار شد و الان هم آن‌جا به همین نام است.

آقا رضا یوسفی را دیدم که برای رفتن به محل درگیری دنبال یار می‌گردد؛ آقای یوسفی جوان رشید و خوش اندام ورزیده‌ای بود که در عملیات کربلای ۴ معاون گروهان غواصی بود و پس از شهادت داوود گریوانی مسئول محور شده بود.

من هم در حالت خستگی نگاهی کردم و خودم را به خواب زدم که در آن تاریکی سنگر متوجه من نشود اما فرمانده در آن لحظه گفت همین احمد محدث را ببرید، صدا زد بلند شو و یک بی‌سیم بردار که برویم.

آقای محمد ملکی هم گفت من هم می‌آیم. می‌خواستم بگویم حالا که ملکی می‌آید من نمی‌آیم که دیدم صدا زد یاا… دیگه دیر شد اوضاع خط خراب است؛ یک موتور برداشتیم که آقا رضا راکب موتور شد و من هم پشت سر، آقا محمد هم که بی‌سیم را برداشته بود پشت سر من نشست.

از سنگر که وارد جاده مرزی شدیم نمی‌دانم چه شد که عراق جاده را بست به خمپاره؛ در هر کسری از ثانیه یک گلوله خمپاره کنار موتور می‌خورد و آقا رضا هم در آن جاده خراب گاز را با سرعت هرچه تمام‌تر گرفته بود، فکر نمی‌کردیم که اگر مانعی در آن تاریکی شب با چراغ خاموش جلوی موتور سبز بشود چه می‌شود.

خمپاره‌ها یکی پس از دیگری کنار موتور منفجر می‌شد و ما هم چاره‌ای جز سرعت بیشتر نداشتیم؛ یک دفعه دیدم آقا رضا گفت مثل اینکه ترکش خوردم و با مهارت خاصی موتور را نگه داشت با اینکه در لحظه آخر به زمین خوردیم، اما هیچ‌کداممان کاری‎ نشد.

جالب بود که آتش خمپاره‌ها هم خاموش شد مثل این‌که فقط برای ما می‌ریختند؛ نگاه کردیم دیدیم بله آقا رضا بدنش پر از خون شده است، چاره‌ای نبود و آقای ملکی موتور را برداشت و با بی‌سیم برای ادامه مأموریت سمت جزیره بوارین رفت.

یک ماشین تویوتا وانت داشت از مقابل برمی‌گشت که من دست بلند کردم نگه داشت و آقا رضا را گذاشتیم پشت وانت؛ در مسیر، پشت وانت پر خون شده بود خواستم به حساب خودم روحیه بدهم گفتم رضا جان چیزی نشده است که آقا رضا گفت: این همه خون را نمی‌بینی. در آن لحظه بوی گاز شیمیایی هم آمد. آقا رضا که ماسک نداشت اما من ماسک را زدم ولی دیدم اثری ندارد. به بیمارستان صحرایی رسیدیم.

بدن غرق به خون را پیاده کردیم؛ آقا رضای قصه ما یک کمربند غواصی به کمر داشت. پرستار آمد که لباس‌هایش را قیچی کند اما آقا رضا که دیگر رمقی در بدن نداشت فقط گفت کمربند را قیچی نکنید بازش کنید به من هم اشاره‌ای کرد که تو حداقل این کار را انجام بده، اما پرستار احتمالاً با خودش گفت جوان رشید آن‌چه حیف است تویی نه آن کمربند و کمربند را قیچی کرد، با قیچی کردن کمربند دیگر آقا رضا بیهوش شد و...

نزدیکی‌های صبح شده بود. من هم پای پیاده برگشتم به همان سنگر امام رضا (ع)؛ داخل سنگر ماسک را چک کردم ببینم چه اشکالی دارد که تازه متوجه شدم چه اتفاقی افتاده است.

ماسک به کمرم بسته بود که ترکش از ماسک من گذشت و وارد بدن آقا رضا شده بود. از پارگی کیسه ماسک و خود ماسک مشخص بود چه ترکش بزرگی به بدن او اصابت کرده بود. بعد از عملیات کربلای ۵ به مرخصی که می‌رفتم، پرس و جو کردم و متوجه شدم آقا رضا در بیمارستان نجمه تهران بستری است. رفتم دیدنش. روی تخت بیمارستان حال نداشت که صحبت کند.

برادرش به آرامی در گوش من گفت که دکترها گفتند رضا قطع نخاع از کمر شده، اما آقا رضا متوجه شد و گفت من نمی‌خواهم روی ویلچر بنشینم و باید روی پای خودم بایستم. گفتیم آرام باش کسی نگفته شما قطع نخاع شدی. گفت خودم شنیدم.

بعدها در بیمارستان بقیة ا… تهران به دیدنش رفتم. به شدت لاغر و نحیف شده بود و حالی نداشت چون چند عمل جراحی انجام داده بود و ترکش را درآورده بودند. وقتی به جبهه برگشتم، خیلی‌ها از حال او می‌پرسیدند و یادم هست شهید حمید حکمت پور خیلی غصه‌اش را می‌خورد و می‌گفت: حیف چنین جوان رعنایی که باید عمری روی ویلچر بنشیند.

در مشهد هم به منزل‌شان گاه گاهی سر می‌زدم اما دیگر خیلی با روحیه شده بود و هر وقت می‌دیدمش از او روحیه می‌گرفتم و تا مدت‌ها شارژ بودم. همیشه با اراده وصف ناپذیری می‌گفت من راه می‌افتم و آن‌قدر تلاش کرد تا بالاخره راه افتاد.

بعدها یک روزی جریان ماسک را برایش تعریف کردم تازه متوجه شد؛ گفت دکترها می‌گفتند چرا در بدنت این قدر پلاستیک، پارچه و… پیدا می‌شود اما جوابی نداشتم الان متوجه شدم ماسک تو بوده. گفت این تکه‌های ماسک در بدنم عفونت می‌کرد و اذیت می‌شدم و چندین بار عمل جراحی شدم تا آن‌ها را خارج کنند. من هم عرض کردم آقا رضا اگر آن ماسک نبود آن ترکش، تمام نخاع و مهره‌های کمر را از بین می‌برد و آن ماسک بود که سرعت ترکش را گرفت تا ترکش در کنار نخاع آرام بگیرد.

آقا رضای ما بعد از جنگ و سرپا شدن، وارد عرصه آموزش دانش آموزان شد و با همین روحیه به زندگی ادامه می‌دهد و همیشه روحیه بخش ما هست. آقا محمد ملکی هم در جنگ رشادت‌های بی‌شماری داشت و بعد از جنگ از تولیدکنندگان و صادرکنندگان خوب کشورمان شد. من گاهی می‌گویم اگر بخواهند شجاعت را تعریف کنند باید بگویند مثل شهید داوود گریوانی و اگر بخواهند اراده را تعریف کنند باید بگویند امثال رضا یوسفی.

سید احمد محدث حسینی، رزمنده دوران دفاع مقدس

کد خبر 725211

منبع: ایمنا

کلیدواژه: ماسک ترکش دفاع مقدس عملیات کربلای 5 رزمنده دفاع مقدس گلوله خمپاره خمپاره قطع نخاع شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق متوجه شد آقا رضا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۰۱۵۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حضور سرزده ماسک در چین | تسلای خودران در چین؟

به ‌گزارش همشهری آنلاین و به نقل از خبرگزاری رویترز، رسانه‌های دولتی چین گزارش داده اند که او ابتدا با لی چیانگ، نخست‌وزیر چین ملاقات کرده است.

در این دیدار، لی به ماسک گفته است که توسعه تسلا در چین می‌تواند به‌عنوان یک نمونه موفق از همکاری اقتصادی و تجاری میان آمریکا و چین محسوب شود. این درحالی است که خودروساز آمریکایی تأییدیه کلیدی را همزمان با سفر ماسک از سوی یک انجمن خودروسازی چینی دریافت کرده است.

این تأییدیه تصریح کرده که خودروهای مدل ۳ و Y تسلا ازجمله مدل‌هایی هستند که با الزامات امنیت داده چین مطابقت دارند.

۲ منبع جداگانه همچنین به رویترز گفته اند که تسلا با بایدو به توافق رسیده است تا از مجوز نقشه‌برداری غول فناوری چینی برای جمع‌آوری داده‌ها در جاده‌های عمومی چین استفاده کند که آنها چنین موضوعی را یک گام کلیدی برای معرفی FSD یا همان خودران‌های کامل (Full Self-Driving) در این کشور توصیف کرده‌اند.

امنیت و انطباق داده‌ها ازجمله دلایلی بوده است که سازنده خودروهای الکتریکی آمریکایی که ۴سال پیش مستقل‌ترین نسخه نرم‌افزار خودکار (Autopilot) خود را عرضه کرده بود، هنوز نتوانسته است FSD را به‌طور کامل در چین، دومین بازار بزرگ جهان با وجود مشتریان فراوان، در دسترس قرار دهد.

بیشتر بخوانید:

پمپ بنزین روباتیک افتتاح شد | دست‌های‌تان کثیف نمی‌شود!

رگولاتورهای چینی از سال۲۰۲۱، تسلا را ملزم کرده بودند که تمام داده‌های جمع‌آوری‌شده توسط ناوگان چینی خود در شانگهای را ذخیره کند و این باعث می‌شود، این شرکت قادر به بازگرداندن اطلاعات به ایالات متحده نباشد.

ماسک به‌دنبال دریافت مجوز برای انتقال داده‌های جمع‌آوری شده در کشور به خارج از کشور برای آموزش الگوریتم‌هایی برای فناوری‌های رانندگی خودران است.

کد خبر 848116 برچسب‌ها خودروی برقی ایلان ماسک چین خودرو خودرو مدرن، لوکس و هوشمند شرکت‌ خودروسازی تسلا

دیگر خبرها

  • حضور سرزده ماسک در چین | تسلای خودران در چین؟
  • دیدار ایلان ماسک با نخست وزیر چین در پکن
  • ایلان ماسک راه جولان خودروهایش در چین را باز کرد
  • کارگران در سنگر نخست رفع محرومیت و شکوفایی اقتصادی قرار دارند
  • جزئیات سفر محرمانه ایلان ماسک به چین!
  • شرکت هوش مصنوعی ایلان ماسک سرمایه ۶ میلیارد دلاری جذب می‌کند؟
  • ماسک آزادی و حقوق بشر دولت‌های خارجی برای مردم جهان کنار رفته است
  • واکنش ماسک به وعده «پیروزی» اوکراین
  • ربات انسان‌نمای تسلا تا سال دیگر به بازار می‌آید
  • اوزونیدیس: به بازیکنانم گفته بودم صبر داشته باشند